برای فهم بیشتر مطلب یه پروژه کوچولو ساختم تا موضوع روشن تر بشه.
برنامه راهنما از چند بخش اصلی تشکیل شده : اول طراحی کاراکتر و نحوه برخورد اون. یعنی برقراری ارتباط با مخاطب و واقعی ساختن این ارتباط. دوم یه لایه اتومیشن هست تا برنامه بتونه تشخیص بده کاربر در حال انجام چه کاری هست مثلا حرکات موس ، تایپ کردن و انتخاب آبجکتهای روی اسکرین و .. . و قسمت آخر هم اضافه کردن دیتابیسی از اطلاعات مرتبط با برنامه ای که قرار هست آموزش داده بشه به همراه مثالها و توضیحاتی با جمله بندی های مختلف تا برای کاربر کسل کننده نباشه.
در حقیقت می خوایم یه روبات کوچک با هوش مصنوعی قابل قبول طراحی کنیم تا بتونه صحبت کنه و سوال ها و نیازها رو بفهمه و در مقابل سوالها واکنشی مناسب انجام بده. البته نکته منفی قضیه اجرای اون توسط ماکروسافت و شکست خوردن این طرح در آفیس هست.
بحث مالی برنامه هم این طوری نیست که ما این رو بنویسیم و اینجا هم بزاریم برای فروش هرکی خواست چند هزار تومن بریزه به حساب و ما سی دی رو براش بفرستیم!! بلکه منظورم عقد قرار داد با شرکتهای آموزشی برای تولید نرم افزار هست حتی در یک چشم انداز خیلی دور می شه نرم افزاری برای تولید برنامه های آموزشی طراحی کرد. البته باز همه چیز به نظر دوستان بستگی داره.
دانلود کردم خیلی جالب بود . واقعاً روش خوبی برای آموزش میتونه باشه
جالب بود ولي يه مشكل. يه فكري به حال كسايي مثل من كه صفحه 600*800 داريم هم ميكردي.
خب حالا يه خرده بيشتر توضيح بديد. براي چه برنامه اي ميخوايد اينو بسازيد يا اگه فعلابرنامه مدنظر نيست چه چيزي ميخوايد بسازيد. و كلا كاري كه الان ميخوايد انجام بديد.
فکر کنم اگه اونو به صورت componentدر بیارین مصارفش بیشتر باشه و هر کسی بسته به نیازش تو برنامه هاش ازش استفاده کنه و تمام اون چیزهاییی که فرمودین از حرکت موس وغیره رو به عنوان event و propertyدر اختیار برنامه نویس قرار بدین
اینجوری فکر کنم خیلی بهتر باشه حتی قابلیت اجرای فایلهای waveبرای صحبت با مخاطب
همون طور که جناب Lord_Viper گفتن بهتره که اون رو به صورت یه کامپوننت در بیاریم. اصلا منظور من از بیس اولیه یه برنامه راهنما چیزی شبیه به همین بود. برنامه یا کامپوننت مادری که از تو اون بشه برای همه برنامه ها، آموزش طراحی کرد. اما شاید از ابتدا وارد طراحی کامپوننت شدن کار رو کمی سخت کنه و بهتر باشه اول یه برنامه آموزشی مثلا برای ویندوز بسازیم تا بعد از اون به سراغ تبدیل اون به یه کامپوننت یا برنامه عمومی بریم.
علی آقا مشکلی که برنامه با اسکرین شما داره یه مسئله خیلی ساده است که با چند خط کد و به دست آوردن ریزولیشن صفحه نمایش قابل حل هست. ما برای طراحی این راهنما احتیاج به بدست آوردن مولفه های زیادی از سیستم دارم که ابتدایی ترین اونها سیستم عامل و صفحه نمایش هست. مثلا برنامه باید بتونه محل قرار گیری آبجکتها رو روی صفحه نمایش تشحیص بده و به نوعی محیط کار رو درک کنه.
دست شما درد نکنه آقا حامد اما شاید بهتر باشه اول به سراغ طراحی برنامه با همین کاراکترهای ویندوز بریم تا بعد از اون به طراحی کاراکتری اختصاصی با حالات و حرکات متناسب با کارمون بپردازیم.
فکر می کنم هر کسی قرار بود بیاد دیگه اومده و می تونیم کل کار پروژه رو تشریح کنیم تا بعد از اون به تقسیم کارها به پردازیم. من قبلا این پروژه رو تشریح کرده بودم ولی الان یکمی ریزتر می شم تا نکته نامعلومی باقی نمونه.
برنامه راهنما قراره یک کاراکتر Agent باشه که از لحاظ طراحی شخصیت دو بعد داره، یک بعد اون شخصی هست که می تونه با کاربر ارتباط عاطفی برقرار کنه و به نوعی کاراکتر رو زنده نشون بده و بعد دیگه اون آموزش هایی هست که توسط کاراکتر ما انجام می شه. مثلا ما می خوایم کارکرد منوی Strat ویندوز رو به این وسیله آموزش بدیم. برای این کار کاراکتر ما باید در وحله اول محل منوی استارت رو تشخیص بده . بعد از اون ضمن توضیحاتی که در مورد کارایی اون به کاربر می ده از اون می خواد تا بر روی منوی استارت کلیک کنه. در اینجا برنامه باید بتونه این کار رو تشخیص بده و اگر کاربر قادر به انجام این کار نبود خودش موس رو روی منوی استارت ببره یا کاراکتر رو بیاریم کنار منوی استارت و با دست محل کلیک رو به اون نشون بدیم. همه این کارها لازمش داشتن یک اتومیشن قوی هست.
کل کاری که می خوایم انجام بدیم همین هست و در نهایت می تونیم اون رو به صورت یه کامپوننت طراحی کنیم که با اتصال به یک دیتابیس بتونه برای همه برنامه ها کاربرد داشته باشه. اما نکته مهمی که نباید از اون غافل شد اینه که تمام این کارها رو ماکروسافت هم انجام داد ولی با شکست رو به رو شد و ما هم اگه مواظب نباشیم همه زحمتامون به هدر می ره.
به نظر من مهمترین علت شکست طرح ماکروسافت فهم و شعور پائین کاراکترها بود و همین مسئله باعث می شد کاربران جستجو در کامنتهای هلپ ورد رو ترجیح بدن و به اسیسنتس ورد بیشتر به چشم یه مزاحم که صفحه رو اشغال کرده نگاه کنن! پس برای بدست آوردن بهترین نتیجه باید روی ارتباط با مخاطب خیلی کار کنیم .
به همین دلایل من فکر می کنم مهمترین بخش کار ما طراحی اتومیشن و شخصیت بسیار هوشمند هست به طوری که قبل از طراحی برنامه راهنما باید یه روبات کوچک که در ویندوز رفت و آمد می کنه و با کاربر در ارتباط هست رو طراحی کنیم. کاراکتری که می تونه کارهای مخاطب خودش رو درک کنه و در مقابل اونها واکنشی مناسب نشون بده.
فکر می کنم توضیحاتم کامل و روشن بود و اگه دوستان موافق هستند تقسیم کار رو شروع کنیم.
به نظر من برای کاراکتر اگه از giftکه transparentخوبی هم دارن استفاده بشه خوبه و یه imagelist برای قرار دادن حالات مختلف کاراکتر در اون برای فراخوانی توسط برنامه نویس و برای حرکت این قابلیت رو داشته باشه که با دادن x وyبه اون نقطه منتقل بشه اینجوری خیلی بهتره و خیلی از مشکلات حل میشه
آقا مهدي اينجوري كه شما گفتي كار سختي داريم. به هر حال براي هر كاري كه از دستم بر بياد در خدمتم.
ولي هرچي فكر ميكنم اين به تنهايي چيزي نيست كه كسي بخره
ajlajlajl نوشته است:ولي هرچي فكر ميكنم اين به تنهايي چيزي نيست كه كسي بخره
تنها برنامه های حسابداری و انبار داری و .. نیستند که ارزش مالی دارن بلکه برنامه های آموزشی قوی هم فروش بالایی دارن و سود دهی اونها اگه از برنامه های مالی بیشتر نباشه کمتر نیست. مطئن باشید اگه پروژه تر و تمیز از آب دربیاد ارزش مالی فراوونی خواهد داشت. تو این شک نکنید.
پس من حتما هستم
